دوازدهم
چهارشنبه, ۲۸ مهر ۱۴۰۰، ۰۱:۰۵ ق.ظ
اومدم اینجا خیلی ببنویسم ولی
کودک درونم باهام قهره حرف نمیزن
اذیتش کردم می دونم
گوشی جدیددارم دوستش دارم ولی
من با گوشی های کوچکتر راحت ترم
این زیادی بزرگه
و ورزش ادامه داره
دوباره پاییز و سرما
و لباس های نرم و پفکی
با خودم خیلی درگیرم
و این بعد از دوز دوم اتفاق افتاد نمی دونم چرا
از بعد ازدوز دوم شدید خواب آلودم هر روز
امروز هات چاکت خوردم خیلی چسبید
برادر دوستم یه سکته خفیف کرد ولی حالش خوبه
برای پنجشنبه عزا گرفتم
باید برم سنگ قبر بخرم
ولی واقعا دلش ندارم
خدایا تو نیستی شایدم هستی
- ۰۰/۰۷/۲۸