Dark

۴ مطلب در مهر ۱۴۰۰ ثبت شده است

اگه یه روزی مثلا مهاجرت کنم ازم بپرسن انگیزت از مهاجرت چیه

میگم کریسمس و هالووین

واقعا هرچقدر جشن عجیب تر من بیشتر دوستش دارم

و مهم نیست برای چه کشوری باشه

 

دو ماه پیش بود دوستم گفت بریم ناخن بذار تفریحه

گفتم باشه

خلاصه ناخن گذاشتم و من با این ناخن ها همه کارهای خونه رو انجام میدم

انواع شستشو و کار فنی

و باهاشون دمبل میزنم

حتی امروز که تمریناتمون دست کمی از ارتش امریکا نداشت

حدودا صد تا برپی رفتم

بعد مربی میگه بچه ها کمردرد گرفتین یا پا درد

میگم: انگشتام درد میاد

خندید فکر کرد شوخی میکنم

از عوارض بعدی ناخن این است که

خونه دوستان که میریم بچه هادستام ول نمی کنن

البته چون لاکم برق میزن

که این یه مورد واقعا ارزشش داره

و تمام هزینه ودردش توجیه میکن

سرعت تایپم هم کم شده

 

13 ابان همایش دعوت شدم

هتل اوین

و راستش بگم بشدت ذوق مرگم 

هم خوشحالم هم یه هیجان عجیبی دارم که

به خودم میگم رفتی فقط سوتی نده خخخخ

 

بیتکوین 66 هزار رد کرد

و کپیتالش از بیس ردشد

یعنی رسمی شد و ادامه دار

 

وارد عصر جدیدی شدیم

عصر وی آر یا همون ویرچوال رآلیتی

فیس بوک داره دورخیز میکن براش

و تبدیل میشه به متا ورلد یا متا یونیورس

مغزم سوت کشید وقتی امروز فهمیدم از 2015 به فکرش بودن

این بحث ها خیلی جالبه

 

 

ناخن مورد بحث:

 

اومدم اینجا خیلی ببنویسم ولی

کودک درونم باهام قهره حرف نمیزن

اذیتش کردم می دونم

 

گوشی جدیددارم دوستش دارم ولی

من با گوشی های کوچکتر راحت ترم

این زیادی بزرگه

 

و ورزش ادامه داره

 

دوباره پاییز و سرما 

و لباس های نرم و پفکی

 

با خودم خیلی درگیرم

و این بعد از دوز دوم اتفاق افتاد نمی دونم چرا

از بعد ازدوز دوم شدید خواب آلودم هر روز

 

امروز هات چاکت خوردم خیلی چسبید

 

برادر دوستم یه سکته خفیف کرد ولی حالش خوبه

 

برای پنجشنبه عزا گرفتم

باید برم سنگ قبر بخرم

ولی واقعا دلش ندارم

 

خدایا تو نیستی شایدم هستی

از اون شب های بی قراریه

کاش یه نفر بود باهاش حرف میزدم؟

--------

اومد گفت با دوستام یک روزه بریم مسافرت

خیلی خسته بودم همین 5 شنبه عصر گفتم باشه

فکر کردم تفریحه

رفتیم دوستاش بچه های خوبی بودن

خوب یعنی چی؟بامعرفت و مهربون

یه مشکلی بود 

ویید میکشیدن همون علف همون ماریجوانا

بعد من در حالت عادی وضعیت مغزم نرمال نیست

با هر روز یک یا دو ساعت ورزش

با پیاده روی کردن

با مدیتیشن صبحگاهی

با کتاب های مثبت اندیشی

و یه مشت مکمل ویتامین

و خواب کافی

یکم می تونم کنترلش میکنم که گند نزن

که افسرده نشم

می دونم دود برام سمه می دونم الکل برام سمه 

یعنی من اصلا کمترین میزان هر کدوم از این مواد بهم برس فاتحه ام خوندس

هیچ وقت هم نه سمتشون رفتم نه مصرف کردم هیچی

ولی از روی ژنتیکمون می دونم چه تاثیری داره

و قبل بخاطر همه علایمش می دونستم

یه بار یه جایی بودیم فقط بوی کشیدن تریاک یه کاری کرد من یک هفته حالم بد بود

حالا با اینا رفتیم من نمی دونستم اهل علف هستن

نشستن به کشیدن

من سه تا ماسک زدم

می دونستم قرار بعدش پدرم دربیاد

که دیشب بود

اصلا خوابم نبرد

امروز عصر نیم ساعت خوابیدم با کابوس بیدار شدم

الانم دو ساعت نشستم به گریه

الکی توی لایوهای روانپزشکی میگردم حتی نمی دونم دنبال چی

مشکل از سیم کشی های مغز منه

وقتی مغزت اینجوری میشه خیلی مقاومت برای حرفای احمقانه نزدن

یا کارهای احمقان نکردن سخت میشه

 

دیشب بیرون بودیم یه کت خریدم 

الان بهش نگاه میکنم با خودم میگم اصلا این چیه خریدم همچین چیزی نمیخواستم

 

حالم بدتر از وقتی که رفتم سفر

هنوز ورزش میکنم این چند وقته فقط دو جلسه ورزش نکردم

یعنی در این چهار یا پنج ماه فقط دو جلسه

اونم زمانی که واکسن زدم

سینوفارم زدم

تا چهار روز از کتف تا انگشتام عصب هاش تیر میکشید

اصلا انرژی و نفس ورزش کردن نداشتم 

و سردرد و دست درد بهم مهلت نمیداد

ولی بعدش درست شد

نتیجه ورزش اینکه دیگه بدن درد ندارم

هر کدوم از وزنه هام یک کیلو زیادتر کردم

دارم محکم میشم

از همه مهم تر خیلی جلوی افسردگی میگیره

برای مغز خیلی خوبه

ارزش اون همه درد کشیدن داشت

 

پایتون کامل کردم 

دیتا بیس تا هفتاد درصد یاد گرفتم البته بخش دیزاین

الگوریتم مقدماتی کامل کردم

الان یه دوره جدید شروع کردم دیتا ساینس

رسیدم به جبر خطی

انقدر استادش باهوش مدام دارم بهش فحش میدم

این یک دوره 6 تا 9 ماه هست 

و کنار اینا 

شروع کردم به یادگیری ترید مارکتینگ 

یه حساب وب مانی توی بانک های روسی باز کردم

وریفای اش کردم به حالت فرمال دراومده

رسما یه حساب خارجی دارم

دیروز کامل شد خیلی براش ذوق دارم

و برای یه وب سایت روسی یه کار انلاین انجام دادم

و اولین دستمزد خارجیم شد 7 سنت

خیلی گوگولیه 7 سنت

اولین دستمزد خارجیم ای جانم

 

یادگیریش سخته جدی میگم

انقدر خسته میشم که وسط روز فقط میگم یه لحظه استراحت کنم

چشم هام باز میکنم میبینم نیم ساعته خوابیدم

دارم تلاش میکنم

دیگه داستان نمی خونم فیلم شاید هفته ای یکی شاید نه

هر زمان ازادی داشتم گذاشتم برای یادگیری

ولی مغزم سوت میکشه مخصوصا بعد از ساعت سوم یا گیری

همه اموزش ها از یوتیوب همه انگلیسی

و با سرعت دو برابر گوش میکنم و یادداشت برداری میکنم

از هر سی یا چهل تا اموزش شاید یکی واقعی باشه

شاید یکی مفید باشه ولی ارزشش داره