Dark

۴ مطلب در اسفند ۱۴۰۱ ثبت شده است

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

خیلی بهترم  ۳هفته گذشته

تقریبا دیگه درد ندارم

مشکل زمانی بود که شب میخوابیدم و میخواستم بچرخم به پهلو

دنده هام درد میگرفت که خداروشکر بهتره 

البته دقت میکنم 

و از اون سمت روانشناسم یکم رفتارش عجیب شده

بنظرم یکم اغراق میکم در شدت حادثه

من حوادث بدتر از اینم داشتم ولی

شاید من همه چی ساده میگیرم نمیدونم

ولی دوست خوبیه

داشتیم هویت ها و شخصیت هارو باهم بررسی میکردیم 

اصلا حس نمیکنم دارم با متخصص حرف میزنم

همش فکر میکنم انگار دوست همسنم هست که عجیبه

این شباهته عجیبه

 

بعد نوشت یه اخلاق عجیب دیگه که داره همه مثال هاش از تاریخه

و من واقعا علاقه ای به تاریخ مخصوصا تاریخ ایران ندارم

چون می دونم چیه

توروخدا از تاریخ مثال نزن

اونم تاریخ صفوی !!!

 

بعد نوشت دوم امروز داشتم از خاطراتم براش میگفتم اونم فقط چون سوال پرسیده بود

بعد میگه خاطرات بد مرور نکن

میگم من خاطرات گفتم تا علت تصمیمم توی زمان گذشته بفهمی 

تازه خودش سوال پرسیده بود

یکم حواس پرته

بعضی وقتا رشته صحبت از دستش در میره

 

بعد نوشت سوم

نتیجه اینکه من امید به زندگیم کم شده باید روش کار کنم

و یکی از مشکلات اصلیم اینکه رویاهام واضح نیستن باید رویاهای جدید بسازم

رویاها پایه اهداف هستن

 

خب یکم دقیقا نمی دونم چه غلطی میخوام بکنم

کبودی های پام تقریبا کم شده

اول از همه اون کبودی کنار زانو دردش زیاد بود که کم شده

ناخن پام هم اوکیه یعنی کنده نشد من از خونریزی زیادش ترسیده بودم

ولی ۴ ماه دیگه درسته

می مونه مچ دستم اونم خیلی عالیه دستم نرمش میدم کبودیش رفته دردش رفته

من بیشتر شدت ضربه رو با دست و پاهام گرفته بودم

فقط الان که درد های اصلیم بعد از دو هفته کم شده

دقت کردم میبینم دنده پنجمم یه کبودی ریز داره

هیچی دنده پنجمم یه مو ترک داشته من نمی دونستم

امروز بعد از دو هفته ورزش کردم دردش بیشتر شد فهمیدم

و اره ترسیدم

چون توی کتاب های پزشکی که خونده بودم از قسمت ریه رد شدم 

و الان نمی دونم چه غلطی بکنم

همه جا نوشته خودش خوب میشه

ولی نگرانم میکن

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید