Dark

۱ مطلب در تیر ۱۴۰۰ ثبت شده است

خوبم یعنی الان که خوبم

چند روز بود خوب نبودم

فکر کنم از یکشنبه بهم ریخته بودم

انقدر که حساب زمان از دستم در رفته بود

چی شد چند تا اتفاق افتاد بعد من غمگین شدم

و غم مثل یه پالتوی خیلی سنگین نمیذاشت نفس بکشم

یه مقداری حالت هام عجیب تر از حد معمول شده

می دونی هنوز ورزش میکنم سه روز در هفته 

اصلا بیخالش نمیشم  ولی اینایی که میگن حرکت کنین دوپامین ترشح میشه

فکر کنم من اینطوری نیستم

حالم بد بود

سر ورزش داشتم گریه میکردم

ورزش قطع نکردم اصلا ولی گریه هم قطع نمیشد

سر کار همی طور

پشت سیستم وقتی کار میکردم با گریه ولی عجیبه 

بازم می تونستم به کار ادامه بدم 

فکر میکردم با گریه مغز مختل میشه ولی انگار نه نمیشه

و امروز سر کلاس باز داشتم گریه میکردم ولی

تنها کسی بودم که حواسم جمع بود سوال هارو جواب میدادم

حتی با چشم های قرمز خریدو فروش و تحقیقاتم درست پیش رفت

هیچ مشکلی توی فاکتور خرید نبود

فقط مجبورم روزی بیست یا سی بار صورتم با اب یخه یخ بشورم

تا شاید گریه ام قطع بشه منظورم از

عجیب شدم این بود