Dark

۳ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۰ ثبت شده است

دراز کشیدم اهنگ گوش میکنم

اهنگ lost sky fearless

قشنگه غمگینه یکم

میگه i finaly face it all fearless

منو نمیگه ...مثل سگ از اینده می ترسم

 

دستم کشیدم پشت گوشم پر از خون

 

عینک افتابیم شکست

فکر کردم عینک افتابی مادرم بیکار افتاده

اون که دیگه احتیاجش نداره

دسته هاش اذیتم میکن

پشت گوشم ملتهب میکن

منم هر روز میزنمش چشمم

حواسم نیست جای التهاب میخارونم

زخم میشه خون میاد

دوباره فردا و فردا و فردا

 

بهم داروی ضد افسردگی داد 

نمی خورمش نه اینکه احتیاج نداشته باشم

تمرکزم لازم دارم

توی بد موقعیتی گیر کردم....

خیلی ناجوره

خدا به دادم برسه

 

پی نوشت: فاصله ام با دیوانه شدن یه تار مو بود

الان که یه قدم از اون موقعیت فاصله گرفتم میفهمم

 

۲.نمی تونم گریه کنم اصلا بگو یه قطره اصلا

نذاشت لامصب نذاشت

دلم میخواست با خیال راحت گریه میکردم گریه کنم

نمیشه با این موقعیت نمیشه فقط حسرتش میخورم

 

۳.کلاسم تموم شد دلم براشون تنگ میشه

دیگه کلاس اون مجموعه نیستم

یه کلاس دیگه از یه موسسه دیگه دارم ثبت نام میکنم

 

۴.نفس عمیق میکشی به مسیر ادامه میدی

فقط حس میکنم روی خون خودم دارم لیز میخورم بجای جلو رفتن

 

۵. دمبل گرفتم هر روز ورزش میکنم

حتی کم

وزنه میزنم...تا مچ دست هام یکم قوی بشه

تا شاید کمردردم کمتر بشه

تا یکم قوی تر بشم

 

۶.یه ازمایش خون دادم

همه چیم در حد خط فقر 

انقدر به تریگلسریدم خندیدم حد نداشت

۷۰ بود باورت میشه ۷۰

رسما سوتغذیه هستم

این دو هفته فقط دارم گوشت و جگر و مکمل میخورم

 

۷.قدیما یه طناب ورزشی داشتم طناب میزدم

همین یکی دو روز اینده یکی میخرم

دوباره شروع میکنم خیلی خوبه

 

۸.من تا حالا توی عمرم کلاس زبان نرفتم

هر زبانی که یاد گرفتم سلف استادی بوده

انگلیسی ژاپنی و آلمانیم همشون

به دوستم گفتم تعیین سطحم کن

استاد زبانه

۶ شدم برای آیلتس

ده تا کتاب بهم گفت گرفتم

دیروز رسید دستم 

امروز شروع کردم

 

۹.دوست دارم یه گوش بشینم بمیرم

ولی این حالت های لاکچری برای من نیست

 

 

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید